ایران زمین

درگیر شدن انسان و دریافتهایش از طبیعت، باعث بوجود آمدن شیوه ی زندگی ونوع نگرشش نسبت به جهان هستی شده است.هر قوم به گونه ی خود می اندیشیده است. عدم دسترسی آسان هر قوم به دیگری باعث شده بود که ملتها ویژگی های خاص خود راحفظ کنند و با یکدیگر متفاوت باشند. از این رو اگر بخواهیم مسائل زنان را در تاریخ باستان بررسی کنیم ، زنان در


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 15 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط هادی فتحی |

فرهنگ‌ و زندگی‌ مادها
با حفریاتی‌ که‌ صورت‌ گرفته‌ است‌، تاکنون‌ خانه‌ی‌ مادی‌ – که‌ از خشت‌ خام‌ ساخته‌ می‌شد – کشف‌ نگردیده‌ است‌، ولی‌ می‌توان‌ احتمال‌ داد که‌ در آن‌ عهد همان‌ خصوصیات‌ ساختمانی‌ را داشته‌ که‌ در دورانهای‌ بعدی‌ واجد آن‌ بوده‌ است‌. ویژگیهای‌ مزبور در قبوری‌ که‌ در صخره‌ها حفر شده‌ است‌ نیز مشاهده‌ می‌گردد، و آن‌ عبارتست‌ از ساختمان‌ یک‌ طبقه‌ی‌ قائم‌ الزاویه‌، و در اکثر موارد دارای‌ بام‌ مسطح‌ و دامنه‌ای‌ بر روی‌ جلوخان‌، که‌ بر ستونهای‌ چوبی‌ یا سنگی‌ تکیه‌ دارد. این‌گونه‌ بناها در نواح‌ کوهستانی‌ آسیای‌ مقدم‌ بسیار معمول‌ و متداول‌ بوده‌ است‌. اما ظاهراً زندگی‌ مردم‌ نقاط‌ دوردست‌ غربی‌ (جبال‌ زاگرس‌) تحت‌ تأثیر رسوم‌ بابلیان‌ قرار داشته‌ است‌. مثلاً در سمت‌ شرقی‌ کوههای‌ مزبور لباسهایی‌ پوشیده‌ می‌شد که‌ در هزاره‌ی‌ سوم‌ پیش‌ از میلاد در بین‌ لولوبیان‌ معمول‌ بود. روی‌ نیم‌تنه‌ و پیراهن‌ آستین‌ کوتاهی‌ که‌ تا زانو می‌رسید، پوستی‌ افکنده‌ آن‌ را بر شانه‌ی‌ چپ‌ استوار می‌ساختند. گاهی‌ هم‌ پوست‌ را از زیر کمربند رد می‌کردند. ثروتمندان‌ در این‌ مورد از پوست‌ یوزپلنگ‌ و مستمندان‌ از پوست‌ گوسفند استفاده‌ می‌کردند. لباس‌ مادیها و قبایل‌ اتحادیه‌ی‌ ماد و مانتائیان‌ بدین‌گونه‌ بود. رسم‌ افکندن‌ پوست‌ گوسفند بر شانه‌، تا امروز نیز در میان‌ شبانان‌ مناطق‌ کوهستانی‌ آذربایجان‌ محفوظ‌ مانده‌ است‌. موها را با نوار سرخی‌ می‌بستند و ریش‌ را می‌تراشیدند. در نگاره‌های‌ آشوری‌ کلاه‌ بلند نمدی‌ با تاج‌ که‌ به‌ زبان‌ لاتینی‌ تیاز نامیده‌ می‌شد و مخصوص‌ ساکنان‌ ماد بود، دیده‌ نمی‌شود. ولی‌ از آنجا که‌ کلاه‌ مزبور در هزاره‌ی‌ سوم‌ پیش‌ از میلاد و در دوران‌ هخامنشیان‌ (سده‌های‌ ۶ تا ۴ پیش‌ از میلاد) تداول‌ داشته‌، بی‌شک‌ در دوران‌ موردنظر نیز مرسوم‌ بوده‌ است‌، پای‌افزار ویژه‌ی‌ ایشان‌، موزه‌هایی‌ نرم‌ و نوک‌ برگشته‌ بود.

 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, توسط هادی فتحی |
خط‌ و کتابت‌ مادها

تا آنجا که‌ به‌ قرن‌ هفتم‌ پیش‌ از میلاد مربوط‌ می‌شود، آگاهی‌ ما در مورد خط‌ و کتابت‌ مادیها از اطلاعاتمان‌ درباره‌ی‌ فرهنگ‌ آنان‌ نیز کمتر است‌. مسلماً در هزاره‌ی‌ اول‌ پیش‌ از میلاد خط‌ و کتابت‌ در سرزمین‌ ماد وجود داشته‌ است‌. فرمان‌ معروفی‌ در دست‌ است‌ که‌ درسده‌ی‌ نهم‌ یا هشتم‌ پیش‌ از میلاد از طرف‌ شاهک‌ آبدادانا خطاب‌ به‌ مردی‌ آشوری‌ به‌ زبان‌ اکدی‌ صادر شده‌ و موضوع‌ آن‌ هبه‌ی‌ اموال‌ و دادن‌ تسهیلات‌ است‌. از بعضی‌ مدارک‌ موجود (به‌ طور غیر مستقیم‌) چنین‌ بر می‌آید که‌ مادها از خود خط‌ و کتابتی‌ داشتند که‌ به‌ ظن‌ قوی‌ از خط‌ اوراتوئی‌ گرفته‌ شده‌ بود و تصویر می‌رود خط‌ مزبور یکی‌ از انواع‌ خط‌ میخی‌ بوده‌ باشد. در عین‌ حال‌ در نواحی‌ دریاچه‌ی‌ ارومیه‌ خطوط‌ هیروگلیفی‌ نظیر هیروگلیفهای‌ اوراتوئی‌ متداول‌ بوده‌ است‌. این‌ هیروگلیفها بر روی‌ دیس‌ سیمینی‌ که‌ در زیویه‌ پیدا شده‌ است‌، به‌ چشم‌ می‌خورد. مسلماً آنان‌ در قرن‌ هفتم‌ پیش‌ از میلاد دارای‌ خط‌ و کتابت‌ بوده‌اند، و این‌ خط‌ همانست‌ که‌ امروزه‌ « خط‌ باستان‌ پارسی‌ » یا « خط‌ هخامنشی‌ ردیف‌ اول‌ » خوانده‌ می‌شود، ولی‌ در واقع‌ از لحاظ‌ اصل‌ و منشاء، مادی‌ است‌.

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, توسط هادی فتحی |
قاضی دیاکو هرودوت می‌نویسد: یکی‌ از اهالی‌ خردمند ما به‌ نام‌ دیوکس‌ (Deiokes) پسر فرورتیش‌ (Phruortes) را هوای‌ تحصیل‌ اقتدار و سلطنت‌ در سرافتاد. پس‌ برای‌ ارضاء حس‌ جاه‌طلبی‌ خود نقشه‌هایی‌ طرح‌ کرد. در آن‌ روزگار مادها در دهات‌ پراکنده‌ ساکن‌ و فاقد هرگونه‌ حکومت‌ مرکزی‌ بودند و در نتیجه‌ بی‌قانونی‌ در سراسر خاک‌ آنها رواج‌ داشت‌. دیوکس‌ که‌ یکی‌ از مردان‌ برجسته‌ی‌ ده‌ خویش‌ و معتقد به‌ این‌ اصل‌ بود که‌ بین‌ ظلم‌ و داد مبارزه‌ای‌ همیشگی‌ و ابدی‌ وجود دارد، با جدیتی‌ هر چه‌ تمام‌تر به‌ اجرای‌ عدالت‌ و بسط‌ نصفت‌ پرداخت‌. مردم‌ ده‌ که‌ فضل‌ و برتری‌ او را مشاهده‌ کرده‌ بودند، وی‌ را به‌ عنوان‌ داور اختلافات‌ خود برگزیدند و او که‌ از یک‌ طرف‌ به‌ عدالت‌ معتقد و از سوی‌ دیگر طالب‌ کسب‌ قدرت‌ بود، در این‌ سِمَت‌ چندان‌ شرافت‌ و درستکاری‌ به‌ کار برد و در نظر هموطنان‌ از چنان‌ اعتباری‌ برخوردار شد، که‌ توجه‌ ساکنان‌ سایردهات‌ را نیز به‌ خود جلب‌ کرد. آنان‌ که‌ از دیرباز داوریهای‌ دور از داد و آلوده‌ به‌ غرض‌ و ستم‌ آزارشان‌ داده‌ بود، با شنیدن‌ آوازه‌ی‌ امانت‌ و صداقت‌ دیوکس‌ و بر حق‌ بودن‌ دواریهایش‌، دعاوی‌ خود را نزد وی‌ می‌بردند، تا بدانجا که‌ جز او کسی‌ مورد اعتمادشان‌ نبود. بدین‌ ترتیب‌ مراجعات‌ دیوکس‌ روز به‌ روز افزون‌تر می‌شد. پس‌ از چندی‌ دیوکس‌ اظهار داشت‌ که‌ دیگر به‌ شکایات‌ رسیدگی‌ نخواهد کرد، زیرا انجام‌ این‌ مهم‌ وی‌ را از پرداختن‌ به‌ کارهای‌ شخصی‌ باز می‌دارد. با انجام‌ این‌ کار، دزدی‌ و تبهکاری‌ و ستم‌ و بیداد از سرگرفته‌ شد و حتّی‌ شدت‌ و شیوعی‌ بیش‌ از پیش‌ یافت‌. مادیها گرد هم‌ آمده‌ آهنگ‌ آن‌ کردند که‌ برای‌ سامان‌ بخشیدن‌ به‌ کار ملک‌ پادشاهی‌ برگزینند، و به‌ اتفاق‌ نظر دادند که‌ متصدی‌ این‌ مقام‌ کسی‌ جز دیوکس‌ نباشد. دیوکس‌ خواستار کاخ‌ شاهی‌ و گارد شخصی‌ شد. مادیها در جایی‌ که‌ خود او نشان‌ داده‌ بود کاخی‌ بر پا کرده‌ (محل‌ کاخ‌ در اکباتان‌ و به‌ گفته‌ی‌ پلی‌ نوس‌ مساحت‌ آن‌ هفت‌ اسنا و یعنی‌ نزدیک‌ به‌ یک‌ مایل‌ بود.) بوی‌ اختیار دادند که‌ خود نگهبانانی‌ از میان‌ افراد ملت‌ برگزیند.
بدین‌ ترتیب‌ دیوکس‌ بر تخت‌ شاهی‌ نشست‌، سپس‌ مردم‌ را به‌ بنای‌ شهری‌ بزرگ‌ فرا خوانده‌. او از آنها خواست‌ که‌ قرارگاههای‌ خود را ترک‌ گویند و پایتخت‌ تازه‌ را مورد توجه‌ اصلی‌ خود قرار دهند. مادیها بدین‌ کارنیز تن‌ در داده‌ شهری‌ به‌ نام‌ هگمتانه‌ (که‌ اکنون‌ همدان‌ خوانده‌ می‌شود) بنا نهادند. شهر دارای‌ هفت‌ دیوار دایره‌ای‌ تو در تو، هر دیوار از دیوار بعدی‌ بلندتر و بارگاه‌ شاه‌ و خزائن‌ وی‌ در درون‌ آخرین‌ محوطه‌ واقع‌ شده‌ بود، و محیط‌ دیوارهای‌ خارجی‌ به‌ دیوارهای‌ آتن‌ شباهت‌ بسیار داشت‌. رنگهای‌ دیوارهای‌ هفت‌گانه‌ی‌ مزبور به‌ ترتیب‌ سفید، سیاه‌، ارغوانی‌، آبی‌ و نارنجی‌ بود. از بام‌ دو دیوار آخر، یکی‌ را با سیم‌ و دیگری‌ را با زر مستور ساخته‌ بودند. از آن‌ پس‌ دیوکس‌ از بیم‌ توطئه‌ چینی‌ اطرافیان‌، کوشش‌ داشت‌ کمتر در دسترس‌ خویشان‌ و نزدیکان‌ خویش‌ قرار گیرد.
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, توسط هادی فتحی |
قاضی دیاکو

هرودوت می‌نویسد: یکی‌ از اهالی‌ خردمند ما به‌ نام‌ دیوکس‌ (Deiokes) پسر فرورتیش‌ (Phruortes) را هوای‌ تحصیل‌ اقتدار و سلطنت‌ در سرافتاد. پس‌ برای‌ ارضاء حس‌ جاه‌طلبی‌ خود نقشه‌هایی‌ طرح‌ کرد. در آن‌ روزگار مادها در دهات‌ پراکنده‌ ساکن‌ و فاقد هرگونه‌ حکومت‌ مرکزی‌ بودند و در نتیجه‌ بی‌قانونی‌ در سراسر خاک‌ آنها رواج‌ داشت‌. دیوکس‌ که‌ یکی‌ از مردان‌ برجسته‌ی‌ ده‌ خویش‌ و معتقد به‌ این‌ اصل‌ بود که‌ بین‌ ظلم‌ و داد مبارزه‌ای‌ همیشگی‌ و ابدی‌ وجود دارد، با جدیتی‌ هر چه‌ تمام‌تر به‌ اجرای‌ عدالت‌ و بسط‌ نصفت‌ پرداخت‌. مردم‌ ده‌ که‌ فضل‌ و برتری‌ او را مشاهده‌ کرده‌ بودند، وی‌ را به‌ عنوان‌ داور اختلافات‌ خود برگزیدند و او که‌ از یک‌ طرف‌ به‌ عدالت‌ معتقد و از سوی‌ دیگر طالب‌ کسب‌ قدرت‌ بود، در این‌ سِمَت‌ چندان‌ شرافت‌ و درستکاری‌ به‌ کار برد و در نظر هموطنان‌ از چنان‌ اعتباری‌ برخوردار شد، که‌ توجه‌ ساکنان‌ سایردهات‌ را نیز به‌ خود جلب‌ کرد. آنان‌ که‌ از دیرباز داوریهای‌ دور از داد و آلوده‌ به‌ غرض‌ و ستم‌ آزارشان‌ داده‌ بود، با شنیدن‌ آوازه‌ی‌ امانت‌ و صداقت‌ دیوکس‌ و بر حق‌ بودن‌ دواریهایش‌، دعاوی‌ خود را نزد وی‌ می‌بردند، تا بدانجا که‌ جز او کسی‌ مورد اعتمادشان‌ نبود. بدین‌ ترتیب‌ مراجعات‌ دیوکس‌ روز به‌ روز افزون‌تر می‌شد. پس‌ از چندی‌ دیوکس‌ اظهار داشت‌ که‌ دیگر به‌ شکایات‌ رسیدگی‌ نخواهد کرد، زیرا انجام‌ این‌ مهم‌ وی‌ را از پرداختن‌ به‌ کارهای‌ شخصی‌ باز می‌دارد. با انجام‌ این‌ کار، دزدی‌ و تبهکاری‌ و ستم‌ و بیداد از سرگرفته‌ شد و حتّی‌ شدت‌ و شیوعی‌ بیش‌ از پیش‌ یافت‌. مادیها گرد هم‌ آمده‌ آهنگ‌ آن‌ کردند که‌ برای‌ سامان‌ بخشیدن‌ به‌ کار ملک‌ پادشاهی‌ برگزینند، و به‌ اتفاق‌ نظر دادند که‌ متصدی‌ این‌ مقام‌ کسی‌ جز دیوکس‌ نباشد. دیوکس‌ خواستار کاخ‌ شاهی‌ و گارد شخصی‌ شد. مادیها در جایی‌ که‌ خود او نشان‌ داده‌ بود کاخی‌ بر پا کرده‌ (محل‌ کاخ‌ در اکباتان‌ و به‌ گفته‌ی‌ پلی‌ نوس‌ مساحت‌ آن‌ هفت‌ اسنا و یعنی‌ نزدیک‌ به‌ یک‌ مایل‌ بود.) بوی‌ اختیار دادند که‌ خود نگهبانانی‌ از میان‌ افراد ملت‌ برگزیند.
بدین‌ ترتیب‌ دیوکس‌ بر تخت‌ شاهی‌ نشست‌، سپس‌ مردم‌ را به‌ بنای‌ شهری‌ بزرگ‌ فرا خوانده‌. او از آنها خواست‌ که‌ قرارگاههای‌ خود را ترک‌ گویند و پایتخت‌ تازه‌ را مورد توجه‌ اصلی‌ خود قرار دهند. مادیها بدین‌ کارنیز تن‌ در داده‌ شهری‌ به‌ نام‌ هگمتانه‌ (که‌ اکنون‌ همدان‌ خوانده‌ می‌شود) بنا نهادند. شهر دارای‌ هفت‌ دیوار دایره‌ای‌ تو در تو، هر دیوار از دیوار بعدی‌ بلندتر و بارگاه‌ شاه‌ و خزائن‌ وی‌ در درون‌ آخرین‌ محوطه‌ واقع‌ شده‌ بود، و محیط‌ دیوارهای‌ خارجی‌ به‌ دیوارهای‌ آتن‌ شباهت‌ بسیار داشت‌. رنگهای‌ دیوارهای‌ هفت‌گانه‌ی‌ مزبور به‌ ترتیب‌ سفید، سیاه‌، ارغوانی‌، آبی‌ و نارنجی‌ بود. از بام‌ دو دیوار آخر، یکی‌ را با سیم‌ و دیگری‌ را با زر مستور ساخته‌ بودند. از آن‌ پس‌ دیوکس‌ از بیم‌ توطئه‌ چینی‌ اطرافیان‌، کوشش‌ داشت‌ کمتر در دسترس‌ خویشان‌ و نزدیکان‌ خویش‌ قرار گیرد.

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, توسط هادی فتحی |

کیش‌ مادها
در معتقدات‌ شرقی‌ باستانی‌، دین‌، عامل‌ بارزی‌ بوده‌ است‌. در این‌ زمینه‌ نیز تاریخ‌ ماد به‌ دو دوره‌ی‌ متفاوت‌ تقسیم‌ می‌شود: یکی‌ پیش‌ از سده‌ی‌ هفتم‌ و دیگری‌ از آغاز آن‌ سده‌ به‌ بعد. مبنای‌ داوری‌ ما درباره‌ی‌ هزاره‌ی‌ نخست‌ پیش‌ از میلاد، متون‌ آشوری‌ و تصویرها و نامهای‌ خاص‌ است‌. در این‌ مورد متون‌ آشوری‌ متعددی‌ داریم‌ که‌ در آنها چندین‌ بار از خدایان‌ مانتا و غیره‌ و به‌ ویژه‌ از ربودن‌ خدایان‌ (بتهای‌) مزبور یاد می‌شود. درباره‌ی‌ شکل‌ بتهای‌ مزبور تا حدودی‌ می‌توان‌ از روی‌ مفرغهای‌ لرستانی‌ و تصاویر نقر شده‌ بر مصنوعاتی‌ قضاوت‌ کرد که‌ در زیویه‌ و مانتا کشف‌ شده‌ است‌. با اینکه‌ احتمال‌ می‌رود بین‌ اساطیر لرستانی‌ و اوستا ارتباط‌ گونه‌ای‌ وجود داشته‌ باشد، ولی‌ بر روی‌ هم‌ مدارک‌ موجود نشان‌ می‌دهد که‌ کیش‌ سرزمینهای‌ غربی‌ ماد قدیم‌ بیشتر با دین‌ هوریان‌ و تا حدودی‌ آشوریان‌ هم‌ نوع‌ بوده‌ باشد. در این‌ مورد به‌ ویژه‌ می‌توان‌ به‌ تصاویر ابلیسهای‌ عجیب‌ الخلقه‌ی‌ نیمه‌ حیوان‌ و نیمه‌ آدمی‌، ابوالهولهای‌ بالدار و حیوانات‌ عجیب‌ تخیلی‌ با بدن‌ شیر ، سر شیر یا شاهین‌ و بال‌ عقاب‌ اشاره‌ کرد که‌ در اساطیر هوریانی‌ بسیار رایج‌ و شایع‌ و از ویژگیهای‌ کیش‌ آن‌ بوده‌ است‌. بعدها همان‌ جانوران‌ عجیب‌الخلقه‌ را می‌بینیم‌ که‌ در نقشهای‌ برجسته‌ی‌ شاهان‌ هخامنشی‌ مظهر دیوان‌ معرفی‌ شده‌اند.

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, توسط هادی فتحی |

در سرزمین‌ ماد خصوصیات‌ جامعه‌ی‌ پدر شاهی‌ وجود داشته‌ است‌. وجود قلعه‌هایی‌ که‌ تصویر آنها نشان‌ دهنده‌ی‌ جنگهای‌ تاراجگرانه‌ بین‌ مادهاست‌، باز می‌نماید که‌ در جامعه‌ی‌ ماد آثار اختلاف‌ طبقاتی‌ آشکار، و ویژگیهای‌ سازمان‌ جامعه‌ی‌ برده‌داری‌ در شرف‌ تکوین‌ بوده‌ است‌. به‌ عقیده‌ی‌ دیاکونوف‌، بنای‌ شهرها و دژها با حصار سنگی‌، آجری‌ و برجها، آغاز تجزیه‌ و تفکیک‌ پیشه‌ها، وجود مناصب‌ دایم‌، جریان‌ داشتن‌ جنگ‌ و جدالهای‌ مداوم‌، انتقال‌ به‌ دوران‌ زن‌ و شوهری‌، رواج‌ برده‌داری‌ و ایجاد تأسیسات‌ اداری‌ به‌ منظور اسارت‌ و انقیاد طبقات‌ محروم‌، بسیاری‌ از خصوصیات‌ جامعه‌ی‌ ماد را روشن‌ می‌سازد. جامعه‌ی‌ ماد در آغاز از عشیره‌های‌ پدر شاهی‌ یا «ویس‌» تشکیل‌ می‌شد که‌ در دهکده‌ها به‌ سر می‌بردند. معمولاً سالمندترین‌ عضو خاندان‌ به‌ ریاست‌ عشیره‌ برگزیده‌ می‌شد. در هر روستا بزرگ‌ خاندان‌، رئیس‌ ده‌ یا «دهخدا» نیز بود. در کتیبه‌های‌ آشوری‌ بارها از آنان‌ یاد شده‌ است‌. رفته‌ رفته‌ که‌ جامعه‌ی‌ طبقاتی‌ قوام‌ گرفت‌، این‌ رؤسا و خداوندان‌ ده‌ به‌ صورت‌ اشراف‌ و طبقه‌ی‌ حاکمه‌ی‌ زمان‌ در آمدند. در خاک‌ ماد دژها و حصارهایی‌ وجود داشت‌ که‌ اهالی‌ به‌ هنگام‌ بروز خطر، به‌ درون‌ آنها پناه‌ می‌بردند. معمولاً دژها را بر فراز صخره‌های‌ طبیعی‌ یا تپه‌های‌ مصنوعی‌ بنا نهاده‌ گرداگردشان‌ را دیوار یا حصارهای‌ متحدالمرکز می‌کشیدند. سربرجها دارای‌ کنگره‌هایی‌ بود که‌ از آنها برای‌ تیراندازی‌ استفاده‌ می‌کردند.

کشور ماد از واحدها و یا به‌ عبارت‌ دیگر از کشورهای‌ خود مختار و مستقل‌ تشکیل‌ شده‌ بود. در رأس‌ این‌ کشورهای‌ مستقل‌ شاهکهایی‌ قرار داشتند که‌ به‌ عقیده‌ی‌ دیاکونوف‌ فرمانروایانی‌ مستبد و فعال‌ مایشاء بودند. هرودوت‌ می‌نویسد: مادیها دارای‌ مجامع‌ و مجالس‌ خلق‌ بودند و بدون‌ شک‌ در شورای‌ بزرگان‌ عده‌ای‌ از بهترین‌ اشخاص‌ نیز وجود داشتند. اوستا نیز از این‌گونه‌ مجالس‌ و شوراها به‌ نام‌ «هنجمن‌» یاد می‌کند.

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, توسط هادی فتحی |


امیرنشینهای‌ پراکنده‌ای‌ که‌ در سرزمین‌ ماد وجود داشتند، در سایه‌ی‌ تدبیر و کاردانی‌ افراد خاندان‌ دیوکس‌ (یا دیوکه‌ یا دیااکو) منقرض‌ شده‌ امرای‌ نواحی‌ گوناگون‌ خواه‌ناخواه‌ زیر یک‌ پرچم‌ گرد آمدند. به‌ عقیده‌ی‌ گیرشمن‌، وحدت‌ ایران‌ در مقام‌ مقایسه‌ با مصریان‌ و سومریان‌ آهنگی‌ کندتر داشت‌. مصریان‌ و سومریان‌ به‌ مجرد ترک‌ وضع‌ شکارگری‌، به‌ صورت‌ جوامع‌ منظم‌ روستایی‌ و گله‌پروری‌ درآمده‌ حکومتهایی‌ تشکیل‌ دادند. ولی‌ در ایران‌ وضع‌ بدین‌ منوال‌ نبود و ترکیب‌ اجتماعی‌ قوم‌ ماد و وضع‌ طبیعی‌ و اقلیمی‌ ایران‌ موجب‌ شد که‌ وحدت‌ این‌ کشور به‌ کندی‌ صورت‌ گیرد. ایران‌ به‌ وسیله‌ی‌ رودهایی‌ چون‌ نیل‌، دجله‌ و فرات‌ که‌ باطغیانهای‌ سالانه‌ی‌ خود سبب‌ حاصلخیزی‌ مناطق‌ اطراف‌ می‌شدند مشروب‌ نمی‌گردید و از بارانهای‌ سودمند منظم‌ که‌ باعث‌ باروری‌ ناحیه‌ می‌گردد، بهره‌ نداشت‌. در ایران‌ از کهن‌ترین‌ روزگاران‌ مسئله‌ی‌ آب‌ امری‌ حیاتی‌ به‌ شمار می‌رفت‌ و از آنجا که‌ بشر تنها در جایی‌ می‌تواند استقرار یابد که‌ آبیاری‌ امکان‌ داشته‌ باشد، ساکنان‌ ایران‌ پراکنده‌ شدند و تراکم‌ جمعیت‌ این‌ کشور از مصر و بین‌النهرین‌ کمتر بود. پراکندگی‌ تلها یا تپه‌های‌ مصنوعی‌ و بقایای‌ مجتمعهای‌ قدیمی‌ – که‌ مسافر امروزی‌ آنها را در فواصل‌ چندین‌ ده‌ کیلومتری‌ دور از هم‌ مشاهده‌ می‌کند – این‌ موضوع‌ را به‌ خوبی‌ مجسم‌ می‌سازد. همین‌ وضع‌ طبیعی‌ موجب‌ می‌شد که‌ در هر ناحیه‌ و حتّی‌ در هر ده‌ نوعی‌ استقلال‌ به‌ وجود آید. بدین‌ علت‌ ایران‌ در آن‌ واحد دارای‌ قبایل‌ بدوی‌ یا نیمه‌ بدوی‌ و خانه‌نشین‌ بود – که‌ هنوز هم‌ وجود دارند و لهجه‌ها و رسوم‌ و عادات‌ خویش‌ را حفظ‌ کرده‌اند.

 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, توسط هادی فتحی |

عظمت و انقراض مادها

 نخستین اشارة به این قوم در کتیبه‌ای است که گزارش حملة شلمنصر سوم به سرزمین موسوم به پارسوا، در کوههای کردستان، (سال ۸۳۷ ق م) بر آن ثبت شده؛ از اخبار چنان بر می‌آید که در این ناحیه بیست و هفت امیر و شاه، بر بیست و هفت ولایت کم جمعیت، حکومت می‌کرده‌اند؛ مردم این ولایتها را آمادها یا مادها می‌نامیده‌اند. مادها از نژاد هند و اروپایی به شمار می‌روند و محتمل است که در تاریخ هزار سال قبل از میلاد از کناره‌های دریای خزر به آسیای باختری آمده باشند. در زند اوستا، کتاب مقدس پارسیان، یادی از این زادگاه قدیمی می‌شود، و مانند بهشتی توصیف می‌شود: سرزمینی که آدمی جوانی خود را در آن گذرانده، مانند خود ایام جوانی، زیباست، به شرط اینکه شخص ناچار نباشد دوباره در آن سرزمین یا در آن ایام زندگی کند. چنان به نظر می‌رسد که مادها، در ضمن کوچ‌کردنهای خود،‌ از بخارا و سمرقند گذشته، و از این نواحی، رفته رفته، رو به جنوب سرازیر شده و پس از رسیدن به پارس، در آن سکونت اختیار کرده بودند. این قوم، در کوههایی که به عنوان جایگاه خود در ایران انتخاب کرده بودند، مس، آهن، سرب، سیم و زر، سنگ مرمر، و سنگهای گرانبها بدست آوردند. و چون قومی نیرومند بودند و زندگی ساده داشتند، به کشاورزی بر دشتها و دامنة تپه‌های منزلگاه خود پرداختند و زندگی آسوده‌ای برای خویش فراهم ساختند.

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, توسط هادی فتحی |

زنان
درگیر شدن انسان و دریافتهایش از طبیعت، باعث بوجود آمدن شیوه ی زندگی ونوع نگرشش نسبت به جهان هستی شده است.هر قوم به گونه ی خود می اندیشیده است. عدم دسترسی آسان هر قوم به دیگری باعث شده بود که ملتها ویژگی های خاص خود راحفظ کنند و با یکدیگر متفاوت باشند. از این رو اگر بخواهیم مسائل زنان را در تاریخ باستان بررسی کنیم ، زنان در هر گوشه متناسب با نوع طبیعت به گونه ی خاص آن منطقه زندگی می کردند و در واقع بررسی تاریخ زنان به دلیل شواهد کمی که وجود دارد بسیار دشوار است. با توجه به مطالعات انجام شده دوره ی مادر تباری نسبت به طول عمر بشر، بسیار کوتاه بوده ولی اثرات خود را برچند نسل بعد از خود گذاشته است. با شروع زندگی کشاورزی ودامداری در واقع مادرتباری از بین رفت وجایش را پدر سالاری گرفت اثر سیستم پدرسالار بر زندگی انسان بسیار مشهود است. بارزترین اثر آن را حذف نام کودک از تبار مادرمی توان گفت و دیگری حذف زنان از فعالیت کشاورزی بصورت گسترده است. البته زندگی زنان در طبقات مختلف با هم متفاوت بود، مثلا زنان درطبقات مرفه و بالای جامعه بیشتر تحت تاثیر فرهنگ پدر سالار بوده اند نمونه اش در تاریخ ماد پارس و مصر باستان اگرچه حکومت از طریق زنان هم منتقل می شده وآن را از امتیازات زنان آن دوره محسوب کرده اند ولی معمولا طبقات ممتاز جامعه با خواهران خود ازدواج می کردند تا حکومت وثروت از خانواده خارج نشود. در طبقات ظعیف به این دلیل که زنان به عنوان نیروی کار مطرح می شده اند، اثرات فرهنگ بسته پدرسالار کمتر است.

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, توسط هادی فتحی |
زن در زمان حکومت قاضی دیاکو
در تاریخ هرودوت بیان شده که در زمان قاضی دیاکو اولین پادشاه مادها زنان در جایگاه والا وارزشمند قرارداشتند. در زمان اولین پادشاه (قاضی دیاکو) زن به مقام قضاوت رسید است. همچنین زنان در مجلس های مشورتی که پادشاه جهت انجام تصمیمات برای امور کشوری از جمله جنگ شرکت داشتند. تاریخ ویل دورانت می نویسد که قاضی دیاکو زن را مکمل مرد دانسته و هیچ کدوم را برتر از همدیگر بیان نداشته است.
در آخرین جنگ استیاک (پادشاه قوم ماد) به دست کوروش افتاد ولی کورش از در وفق ومدارا درآمد دیاکونف می نویسد به گفته ی کتسیاس کورش با دختر استیاک که آمی تیلدا نام داشت ازدواج نمود و به این ترتیب قوم ماد وپارس با هم متحد شدند. ظاهرا در میان مادیها و پارسیان مانند مصریان رسم براین بود که پسر ودختر ویا داماد پادشاه پیشین قانونا به سلطنت می رسید. به این ترتیب باپیروزی کورش دوران سلطنت استیاک وحکومت ماد به پایان رسید.
منابع : تاریخ اجتماعی ایران(جلد اول)مرتضی راوندی
تاریخ ماد ایگور میخائیلویچ دیاکونوف
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, توسط هادی فتحی |

زن در زمان حکومت قاضی دیاکو
در تاریخ هرودوت بیان شده که در زمان قاضی دیاکو اولین پادشاه مادها زنان در جایگاه والا وارزشمند قرارداشتند. در زمان اولین پادشاه (قاضی دیاکو) زن به مقام قضاوت رسید است. همچنین زنان در مجلس های مشورتی که پادشاه جهت انجام تصمیمات برای امور کشوری از جمله جنگ شرکت داشتند. تاریخ ویل دورانت می نویسد که قاضی دیاکو زن را مکمل مرد دانسته و هیچ کدوم را برتر از همدیگر بیان نداشته است.
در آخرین جنگ استیاک (پادشاه قوم ماد) به دست کوروش افتاد ولی کورش از در وفق ومدارا درآمد دیاکونف می نویسد به گفته ی کتسیاس کورش با دختر استیاک که آمی تیلدا نام داشت ازدواج نمود و به این ترتیب قوم ماد وپارس با هم متحد شدند. ظاهرا در میان مادیها و پارسیان مانند مصریان رسم براین بود که پسر ودختر ویا داماد پادشاه پیشین قانونا به سلطنت می رسید. به این ترتیب باپیروزی کورش دوران سلطنت استیاک وحکومت ماد به پایان رسید.
منابع : تاریخ اجتماعی ایران(جلد اول)مرتضی راوندی
تاریخ ماد ایگور میخائیلویچ دیاکونوف

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, توسط هادی فتحی |

 

ماد نام یکی از اقوام ایرانی تبار که در سده ۱۷ پیش از میلاد در سرزمینی که بعدها به نام ماد شناخته‌شد، نشیمن گزید.
بسیاری از مورخان باستان، به صراحت، مادها را «آریایی» خوانده‌اند. واژگان بازمانده از گویش مادی [مانند: Farnah (= فر)؛ Paradayda (= پردیس)؛ Vazraka (= بزرگ)؛ Vispa (= همه)؛ Spaka (= سگ)؛ Mitra (= مهر)؛ Xshayathia (= شاه)] در زبان پارسی باستان، و نیز تصریح «استرابون» به «آریایی» بودن زبان مادها و پیوند و همسانی آن با زبان‌های پارس و بلخ و سغد و سکاها و نیز کلام داریوش بزرگ ـ که زبان مادها و پارس‌ها را در یک گروه قرار می‌دهد ، نشانهٔ از «آریایی» بودن زبان مادهاست.
نام شاهان و سرداران ماد که در متون آشوری و یونانی و پارسی‌باستان ذکر گردیده‌اند (مانند: فْرَوَرتی، اوُوَخْشَترَ، اَرشْتْی‌وَییگَ، شیدیرپَرنَ، تَخمَ‌سپادَ و…) همگی به آشکارا «آریایی» هستند.
برخی مدعی هستند بر پایهٔ نظریهٔ "حضور دیرین مردم آریایی در خاور نزدیک و میانه" که توسط جمعی از تاریخدانان به ویژه جهانشاه درخشانی ارائه شده‌است، واژهٔ "مَدَه" در نوشتارهای میانرودان به نادرست به معنای عام سرزمین ترجمه شده‌است که با برخی از اسناد باستانی سازگار نمی‌باشد. بر پایهٔ این نظریه دست کم از هزارهٔ سوم پیش از میلاد مادها در بخش‌های غربی ایران حضور داشته‌اند.
بر پایه برخی منابع مادها میان قرون ۹ تا ۷ پیش از میلاد حکومتی یکپارچه برای سرزمین‌های مادی‏ تشکیل ندادند و در این رابطه برخی معتقدند که به نظر می‌رسد آن چه در بارهٔ نهادهای تمدنی و حکومتی مادها در متون تاریخی (هردوت و پس از وی) روایت شده‌است، تصویری متعلق به هخامنشیان و پارس‌ها باشد که سپس به تن و قامت مادهایی که روزگارشان گذشته بود، پوشانده و بازسازی شده‌است.. آن چه از متون آشوری - که اسنادی معاصر با دوران مادها هستند - برمی‌آید، آن است که مادها از سدهٔ نهم تا هفتم پ.م. نتوانسته بودند چنان پیش‌رفتی بیابند که سبب هم‌گرایی و اتحاد و سازمان‌یافتگی قبایل و طوایف پراکندهٔ ماد بر محور یک رهبر و فرمان‌روای برتر و واحد - که بتوان وی را پادشاه کل سرزمین‌های مادنشین نامید؛ آن گونه که هرودوت، دیاکو را چنین می‌نماید، شده باشد. پادشاهان آشور در ضمن لشکرکشی‌های پرشمار خود به قلم‌رو سکونت مادها، همواره با شمار فراوانی از «شاهان محلی» (حاکمان مستقل شهرهای مختلف) روبه‌رو بوده‌اند و نه یک پادشاه واحد حاکم بر کل سرزمین‌های مادنشین.
شاهنشاهی ماد در زمان هووخشتره به بزرگ‌ترین پادشاهی غرب آسیا حکومت می‌کرد و سراسر ایران را آن چنان که در نقشه سرزمین ماد هویدا است برای نخستین بار در تاریخ به زیر یک پرچم آورد. هوخشتره بنیانگذار اولین قدرت ایرانی بود. پایه گذاری دولت ماد به عنوان نخستین دولت بر پایه وحدت اقوام مختلف ساکن فلات ایران با مشترکات و پیوندهای فرهنگی را باید به عنوان مهم‌ترین رویداد در تاریخ ایران به شمارآورد.
مجموعه لشکرکشی‌های آشور به سرزمین ماد در قرن هشتم پ. م. و خطر حمله از غرب به‌وسیله دولت زورمند آشور، نیاز تشکیل یک دولت متمرکز را برای مادها که جدیدترین مهاجران به زاگرس بودند بوجود آورد.
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, توسط هادی فتحی |

 

تمدن مادها
تمدن ماد توانست در بنای مدنیت سهم بزرگی داشته باشد.همین مادها سبب آن بودند که پارسیها، به جای لوح گلی، کاغذ پوستی و قلم برای نوشتن به کار بردند و به استعمال ستونهای فراوان در ساختمان توجه کردند. قانون اخلاقی پارسیها که در زمان صلح صمیمانه به کشاورزی بپردازند، و در جنگ متهور و بی‌باک باشند، و نیز مذهب زردشتی ایشان و اعتقاد به اهورمزدا و اهریمن و سازمان پدرسالاری، یا تسلط پدر در خانواده، و تعدد زوجات و مقداری قوانین دیگر پارس که از شدت شباهت با قوانین ماد سبب آن شده‌است که در این آیه کتاب دانیال نبی: «تا موافق شریعت مادیان و پارسیانی که منسوخ نمی‌شود» ذکر آنها با هم بیاید همه ریشه مادی دارد.
معماری مادی که بعد از آشور تحت تأثیر معماری باشکوه اورارتو بود، با وارد کردن عوامل ایرانی، پایه گذار آثار درخشان دوران هخامنشی نظیر پارسه تخت جمشید و شوش شد. بسیاری دیگر از نشانه‌های تمدن‌های بین النهرین نیز از طریق مادها به هخامنشیان انتقال پیدا کرد، به طوری که تا قرنها بعد، نظم دربار ایران و تقریباً بیشتر جنبه‌های باشکوه و فرهنگی جامعه ایران، از طرف نویسندگان یونانی به مادها نسبت داده می‌شود. سلطنت ایشتوویگو موقعیت ماد را از یک حکومت قدرتمند برمبنای قدرت نظامی به مرکزی برای فرهنگ تغییر داد. آثار این نفوذ فرهنگی را در توجه بسیار شاهنشاهان هخامنشی به ماد، علاقه آنها به فرهنگ و آداب مادی، نفوذ دین مادی بین مردم ایران از طریق قبیله مغ، و با توجه به سنگ‌نبشته بیستون موقعیت ماد به عنوان مرکز فکری برای نیروهای مخالف دولت هخامنشی می‌توان دید.
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, توسط هادی فتحی |

 

دیوکس‌ (قاضی دیاکو) که‌ بود؟
 هرودوت‌ می‌نویسد: یکی‌ از اهالی‌ خردمند ما به‌ نام‌ دیوکس‌ (Deiokes) پسر فرورتیش‌ (Phruortes) را هوای‌ تحصیل‌ اقتدار و سلطنت‌ در سرافتاد. پس‌ برای‌ ارضاء حس‌ جاه‌طلبی‌ خود نقشه‌هایی‌ طرح‌ کرد. در آن‌ روزگار مادها در دهات‌ پراکنده‌ ساکن‌ و فاقد هرگونه‌ حکومت‌ مرکزی‌ بودند و در نتیجه‌ بی‌قانونی‌ در سراسر خاک‌ آنها رواج‌ داشت‌. دیوکس‌ که‌ یکی‌ از مردان‌ برجسته‌ی‌ ده‌ خویش‌ و معتقد به‌ این‌ اصل‌ بود که‌ بین‌ ظلم‌ و داد مبارزه‌ای‌ همیشگی‌ و ابدی‌ وجود دارد، با جدیتی‌ هر چه‌ تمام‌تر به‌ اجرای‌ عدالت‌ و بسط‌ نصفت‌ پرداخت‌. مردم‌ ده‌ که‌ فضل‌ و برتری‌ او را مشاهده‌ کرده‌ بودند، وی‌ را به‌ عنوان‌ داور اختلافات‌ خود برگزیدند و او که‌ از یک‌ طرف‌ به‌ عدالت‌ معتقد و از سوی‌ دیگر طالب‌ کسب‌ قدرت‌ بود، در این‌ سِمَت‌ چندان‌ شرافت‌ و درستکاری‌ به‌ کار برد و در نظر هموطنان‌ از چنان‌ اعتباری‌ برخوردار شد، که‌ توجه‌ ساکنان‌ سایردهات‌ را نیز به‌ خود جلب‌ کرد. آنان‌ که‌ از دیرباز داوریهای‌ دور از داد و آلوده‌ به‌ غرض‌ و ستم‌ آزارشان‌ داده‌ بود، با شنیدن‌ آوازه‌ی‌ امانت‌ و صداقت‌ دیوکس‌ و بر حق‌ بودن‌ دواریهایش‌، دعاوی‌ خود را نزد وی‌ می‌بردند، تا بدانجا که‌ جز او کسی‌ مورد اعتمادشان‌ نبود. بدین‌ ترتیب‌ مراجعات‌ دیوکس‌ روز به‌ روز افزون‌تر می‌شد. پس‌ از چندی‌ دیوکس‌ اظهار داشت‌ که‌ دیگر به‌ شکایات‌ رسیدگی‌ نخواهد کرد، زیرا انجام‌ این‌ مهم‌ وی‌ را از پرداختن‌ به‌ کارهای‌ شخصی‌ باز می‌دارد. با انجام‌ این‌ کار، دزدی‌ و تبهکاری‌ و ستم‌ و بیداد از سرگرفته‌ شد و حتّی‌ شدت‌ و شیوعی‌ بیش‌ از پیش‌ یافت‌. مادیها گرد هم‌ آمده‌ آهنگ‌ آن‌ کردند که‌ برای‌ سامان‌ بخشیدن‌ به‌ کار ملک‌ پادشاهی‌ برگزینند، و به‌ اتفاق‌ نظر دادند که‌ متصدی‌ این‌ مقام‌ کسی‌ جز دیوکس‌ نباشد. دیوکس‌ خواستار کاخ‌ شاهی‌ و گارد شخصی‌ شد. مادیها در جایی‌ که‌ خود او نشان‌ داده‌ بود کاخی‌ بر پا کرده‌ (محل‌ کاخ‌ در اکباتان‌ و به‌ گفته‌ی‌ پلی‌ نوس‌ مساحت‌ آن‌ هفت‌ اسنا و یعنی‌ نزدیک‌ به‌ یک‌ مایل‌ بود.) بوی‌ اختیار دادند که‌ خود نگهبانانی‌ از میان‌ افراد ملت‌ برگزیند.
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, توسط هادی فتحی |

 

نخستین اشارة به این قوم در کتیبه‌ای است که گزارش حملة شلمنصر سوم به سرزمین موسوم به پارسوا، در کوههای کردستان، (سال ۸۳۷ ق م) بر آن ثبت شده؛ از اخبار چنان بر می‌آید که در این ناحیه بیست و هفت امیر و شاه، بر بیست و هفت ولایت کم جمعیت، حکومت می‌کرده‌اند؛ مردم این ولایتها را آمادها یا مادها می‌نامیده‌اند. مادها از نژاد هند و اروپایی به شمار می‌روند و محتمل است که در تاریخ هزار سال قبل از میلاد از کناره‌های دریای خزر به آسیای باختری آمده باشند. در زند اوستا، کتاب مقدس پارسیان، یادی از این زادگاه قدیمی می‌شود، و مانند بهشتی توصیف می‌شود: سرزمینی که آدمی جوانی خود را در آن گذرانده، مانند خود ایام جوانی، زیباست، به شرط اینکه شخص ناچار نباشد دوباره در آن سرزمین یا در آن ایام زندگی کند. چنان به نظر می‌رسد که مادها، در ضمن کوچ‌کردنهای خود،‌ از بخارا و سمرقند گذشته، و از این نواحی، رفته رفته، رو به جنوب سرازیر شده و پس از رسیدن به پارس، در آن سکونت اختیار کرده بودند. این قوم، در کوههایی که به عنوان جایگاه خود در ایران انتخاب کرده بودند، مس، آهن، سرب، سیم و زر، سنگ مرمر، و سنگهای گرانبها بدست آوردند. و چون قومی نیرومند بودند و زندگی ساده داشتند، به کشاورزی بر دشتها و دامنة تپه‌های منزلگاه خود پرداختند و زندگی آسوده‌ای برای خویش فراهم ساختند.

ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, توسط هادی فتحی |